یادداشت| آدمکشان «کیدون» مزدوران موساد
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، کیدون یکی از سریترین واحدهای موساد است. اگر کیدون، موساد کوچکی در درون موساد باشد یا حتی اگر سیارهای مستقل تلقی شود، واقعیت این است که مأموران عملیاتی کیدون به علت پنهانکاری شدید، ناشناخته هستند و سانسور نظامی از شناخته شدن آنها توسط رسانههای اسرائیلی جلوگیری میکند.
به کمی قبل برمیگردیم؛ قیصریها واحد عملیاتی است که نیروهای یهودی و غیریهودی را که به خاک کشورهای دشمن نظیر سوریه، مصر و ایران رخنه میکنند، اداره میکند. اداره قیصریها برای ارائه خدمت در موارد خاص، کیدون را به وجود آورده است. کارکنانش زنان و مردانی هستند که طی فرآیندی مورد ارزیابی قرار میگیرند که شامل بررسی کامل وضعیت روانی آنهاست و باید دارای انضباط شخصی در سطح بسیار بالایی باشند. مهمتر آنکه آنها دارای مهارتهایی هستند که برای انجام عملیات در مناطق مرزی و دورافتاده موردنیاز است.
بسیاری از آنها واحدهای عملیات ویژه مانند «سایرت ماتکل» و «فلوتیلا-۱۳» به کیدون منتقل میشوند. در گروههای کوچک دو یا چهارنفره که به زبان عبری به نام «خولیا» موسوم هستند، کار میکنند. با آنکه اندازه کلی کیدون هرگز افشا نشده است، چندین خولیا در این واحد وجود دارد و تشکیلات مخفی کیدون بهعنوان «تیم» معروف است. آنها طوری از موساد مجزا هستند که دفتر کیدون در ستاد مرکزی موساد واقع در تقاطع «گلیلوت» مستقر نیست. آنها خیلی کم به ستاد مرکزی موساد میروند و حتی در ارتباط خود با مأموران معدودی از موساد، از اسامی غیرواقعی و فرضی استفاده میکنند تا حتی برای کارکنان موساد نیز ناشناخته باقی بمانند. یکی از مهارتهای افراد کیدون این است که در همه شرایط خونسرد میمانند و هیچچیز و مسئله غیرمنتظره یا تماس افراد با آنها موجب جا خوردنشان نمیشود و هیچگاه نباید حرکتی کنند که نشان دهد در وضعیتی غیرعادی قرار دارند. افراد کیدون در کارهای عملی که غالباً در منطقه عملیات ضرورت دارد، ماهر هستند، مانند باز کردن و شکستن قفل، عکسبرداری پنهانی و نصب وسایل الکترونیکی. آنها در زدن با چاقو، تزریق با سوزن زیرپوستی یا کاربرد سم از طریق شیوههای جدید واردکردن سم، کارآزموده و مجرب هستند.
تصویر مرگبار از کیدون برای اسرائیل مفید است
بر هیچکس پوشیده نیست در داخل موساد، اعضای کیدون، آدم کشان اسرائیل هستند. بعلاوه آنها مأموران امنیتی برتری تلقی میشوند که به درد همه کاری میخورند و صرفاً جوخه مرگ نیستند. ازآنجاکه آنها گل سرسبد میباشند، کسانی هستند که مدیران موساد آنها را برای مأموریتهای خطرناک ازجمله عملیات پیچیدهای که ماهیت جمعآوری اطلاعات داشته باشد و اجرای آنها مستلزم در اختیار داشتن افراد بسیار حرفهای باشد انتخاب میکنند. اما این تیم کوچک موساد متکی به خودش است و اگر مشکلی پیش بیاید، اسرائیل بهندرت مسئولیت کارهای آنها را رسماً قبول میکند یا آشکارا در مقام کمک به آنها برمیآید.
نحوه حذف مخترع توپ برتر
برای تشکیلات امنیتی اسرائیل، کشتن آخرین چاره است. قبل از نابود کردن یک فرد هدف، اسرائیلیها معمولاً سعی میکنند که وی را جاسوس خود کنند، به او هشدار میدهند یا او را میترسانند. اگر او تن به خواسته آنها ندهد یا متزلزل نشود، آنوقت موساد ممکن است او را از صحنه حذف کند. از طرفی موساد معتقد است که تعداد زیادی مأموران عملیاتی ندارد که افراد مظنون را تعقیب کنند، اسرائیلیها در محلهایی که انتظار دارند هدف موردنظر به آنجا بیاید، منتظر میماندند.
اسرائیل در طول تاریخش بهطور هدفمند، افرادی را که خطرناک تشخیص دادهشدهاند انتخاب کرده و به قتل رسانده است. «توپ برتر»، سلاحی است محصول فکر یک دانشمند کانادایی به نام «جرالد بول» که شغلش طراحی سلاح برای هر کسی بود که پروژههای موردعلاقهاش را تأمین مالی کند. «بول» در بروکسل و در آپارتمانی که دوستش اجاره کرده بود، زندگی میکرد. این آپارتمان در طبقه ششم یک ساختمان مدرن واقع در ناحیه «یوسل» بود. موساد با تصویب مأمور عملیاتی سابق «اسحاق شامیر» که بعداً نخستوزیر اسرائیل شد، تصمیم گرفت که «بول» را به قتل برسانند.
تیمهای کیدون عادات «بول»، سفرهایش و خانهاش را بهطور دقیق شناسایی کردند. طولی نکشید که سه مرد مراکشی در بخش دیگری از ساختمانی که آپارتمان بول در آنجا بود، آپارتمانی اجاره کردند. کلیدی که به آنها دادهشده بود، درب ورودی بخشی را که آپارتمان «بول» در آن قرار داشت، باز نمیکرد ولی بخشهای مختلف ساختمان از طریق پارکینگ زیرزمینی به هم راه داشتند.
موقعیتی بسیار عالی بود: تیم کیدون بهآسانی میتوانست به هدف دسترسی پیدا کند، اما به او خیلی نزدیک نبود. هیچکس نمیتوانست به ارتباط بین تیم و هدف موردنظر پی ببرد. یک روز در ماه مارس ۱۹۹۰ کسانی که در خارج از خانه مراقب «بول» بودند، خبر دادند که او عازم آپارتمانش است. افراد کیدون بعد از آنکه مطمئن شدند که دوستش در خانه نیست، صدا خفهکن روی هفتتیرهایشان نصب کردند و در بیرون در آپارتمان منتظر ماندند. بهمحض آنکه او وارد راهرو شد، چند تیر در مغزش شلیک کردند.
عملیات بروکسل دقیقاً مطابق روش معمول کیدون اجراشده بود، اما انتخاب «بول» بهعنوان هدف، کاری غیرعادی بود. او نه یک نازی بود و نه یک تروریست بلکه دانشمند غربی بود.
برای موساد و سلسلهمراتب سیاسی که مأموریتهایش را تصویب میکرد، یافتن توجیه برای صدور مجوز قتل برای فلسطینیان، عربها و مسلمانان کار آسانتری است. این روالی است که مبتنی بر واقعیتهای ناشی از درگیری بین اعراب و اسرائیل است: اینکه سه گروه فوقالذکر، مستقیمترین دشمنان اسرائیل هستند.
سمهای کیدون در موسسه «نس تزیونا»
کیدونی ها برای آنکه صدای هفتتیرشان در عملیاتهای حذف فیزیکی نیاید؛ در عوض، کشتن با سم را انتخاب کردند و دانشمندان اسرائیلی در موسسه فوق سری بیولوژیکی «نس تزیونا» دستبهکار ساختن سمی شدند که از طریق یک اسپری دستی قابل پاشیده شدن بهطرف هدف موردنظر بود. مزیت مرگبار این سم بود این بود که نمیشد تشخیص داد که قربانی توسط کسی به قتل رسیده است. کالبدشکافی مقتول نشان میداد که مرگ او طبیعی بوده است.
لذا اعضای این تیم برای استفاده از اسپری تمرین کردند. این کار را در بعضی از خیابانهای شلوغ تلآویو انجام دادند. عابرین ناگهان متوجه میشدند که کسی از پشت به سر بهطرف آنها آمده و یک قوطی حاوی نوشابه کوکاکولا را بغل گوش آنها باز میکند. تیم کیدون آزمایش میکردند که ببینند عکسالعمل افراد وقتی کسی از پشت سر به آنها نزدیک شود چیست و در مقابل صدای اسپری از فاصله نزدیک چه واکنشی از خود نشان خواهند داد.
در عملیات کیدون معمول بود که یک دکتر به حالت آمادهباش، همراه گروه باشد. هرچند غیرمعمول بود که در کیف کمکهای اولیه او پادزهری وجود داشته باشد که چنانچه افراد گروه به سم آلوده و مسموم شدند از آن استفاده شود. این پادزهر نیز توسط دانشمندان موسسه «نس تزیونا» ساختهشده بود.
افتضاح آدمکشان کیدون در مأموریت بوته خار
بر اساس نقشهای که نام رمزیاش «بوته خار» است، قرار بود که روزی را برای ترور صدام رئیسجمهور اسبق عراق در نظر بگیرند که وی در خارج از کاخش در ملأ عام ظاهر میشد. کماندوهایی که انتخابشده بودند در یک پایگاه بزرگ آموزشی نظامی در صحرای «نگوو» برای تمرین جمع شدند. افسران ارشد اسرائیلی ازجمله «باراک» و رئیس «امان»، «یوری ساگوی» و عده زیادی از افسران امنیتی بهعنوان تماشاچی در این عملیات تمرینی حضور داشتند. با آنکه کماندوها سابقه طولانی و موفقیتهای شگفتانگیزی داشتند، تقریباً بهطور باورنکردنی، بلبشویی مرگبار اتفاق افتاد. موشکی که قرار بود یک موشک تمرینی و بدون مهمات واقعی و بیخطر باشد، اشتباهاً موشکی با مهمات واقعی بود. این موشک بین کماندوهای «سایرت ماتکل»، منفجر شد و پنج نفر از آنها را کشت.
فاجعهای که برای کماندوهای مخفی اسرائیلی اتفاق افتاد، نقشهای را که تحت عنوان «بوته خار» نامگذاری شده بود، به پایان برد. جزئیات ماجرا به خارج درز کرد، زیرا این حادثه آنقدر بزرگ بود که سانسور نظامی نتوانست از انتشار خبرش جلوگیری کند.
این در حالی است که روزنامههای غیر اسرائیلی گزارش دادند کماندوهای صهیونیست حین برنامهریزی برای قتل دبیر کل حزبالله لبنان به قتل رسیدند. ظرف مدت چند ماه برملا شد که هدف موردنظر «صدام حسین» رئیسجمهوری عراق بوده است. نخستوزیر وقت «اسحاق رابین»، هرگز برای انجام این ترور چراغ سبز نداده بود، لذا این فکر کنار گذاشته شد. از آن زمان به بعد اسرائیل دیگر درصدد ترور رهبران ملی کشورها برنیامد، حتی در مورد محمود احمدینژاد که آشکارا اعلام کرد اسرائیل باید از نقشه جهان پاک شود.
کیدون و کوبیدن سر مار
ازنظر تشکیلات امنیتی اسرائیل، وقتی سازمانی فقط به متکی به یک مرد است، بهتر است به مصداق «کوبیدن سر مار» آن مرد را از میان برداشت. با از میان برداشتن آن مرد، گروهی که کوچک است و به او متکی است، سقوط خواهد کرد.
عملیات امنیتی مستلزم کاربرد سیستم ارزیابی خاص است. برخی از اوقات حقیقت و درستکاری در مقابل ضرورت، موردسنجش قرار میگیرند. تشکیلات امنیتی اسرائیل در این اندیشه بود که آیا ترورها هیچوقت مفید بودهاند یا خیر. یقیناً در مواردی که ترور با شکست مواجه میشد، مانند ماجرای «خالد مشعل» در اردن، دست زدن به ترور کار بیفایدهای بود. وقتی هدف نابودسازی یک سازمان کوچک باشد، ترور میتواند مؤثر واقع شود، اما در گروههای بزرگ مانند «حزبالله»، «حماس» و «پی.آل. او» که قویاً در جوامع خود ریشه دوانیدهاند، دست زدن به ترور مقامات سازمانهای یادشده، کاری بیحاصل خواهد بود.
امنیتیهای حرفهای بلندپایه، صرفنظر از عقایدشان درباره ترور بهعنوان سلاح، به این نتیجه رسیدهاند که موضوع دارای ابعاد مختلف است. در خاورمیانه اگر دشمن خود را نکوبید، ضعیف جلوه خواهید کرد، اما وقتیکه یک دشمن را به قتل برسانید، غالباً فواید محدودی خواهد داشت: در بهترین حالت، اقدامات تروریستی و توطئه توسط دشمن فقط چند سالی به تعویق خواهد افتاد.
اما آنها همیشه بهسختی پاسخ به گستاخیهای خود را دادهاند.
برگرفته از کتاب جاسوسان علیه آخرالزمان؛ نوشته دان راویو-یوسیو ملمن و ترجمه؛ مرتضی میرمحمدی؛ انتشارات اطلاعات
نویسنده: سید محمود کمال آرا، کارشناس امور بینالملل
انتهای پیام/۴۱۰۶/
انتهای پیام/